سلام ممد. خیلی وقت بود برایت نامه ننوشته بودم. میدانم با این اوضاع و اتفاقات اخیر قلبت به درد آمده و برای مرگ دوباره مهیا شدهای اما همه چیز درست میشود. این را مطمئنم. ممد جان، چند وقت است دست چپم درد میکند کار خاصی با آن انجام نمیدهم بیشتر در استراحت است اما درد میکند. به قول بچه پِینفول شده. هر چه میگویم بچه جان پینفول درست نیست باید بگویی ایت هرتز اما باز حرف خودش را میزند و میگوید دستم پینفول به جولیا و وودی و بقیه...ادامه مطلب
ما را در سایت به جولیا و وودی و بقیه دنبال می کنید
چند روز است درگیر من شدهام. منی که اولین سال کنکورش است و منی که در رویاهایم هستم. منِ واقعی، آن من که همه میشناسند، هفده سالش است و درسهایش را نمیخواند. علاقهی چندانی هم به دانشگاه ندارد و میخواهد کار کند. اما منِ دیگر سی و پنج ساله است. روزها و شبها برای دخترکش دیبا وقت میگذارد. میگیردش بالای سرش و در خانه میچرخد که مثلا هواپیماست، غذای مورد علاقهاش را میپزد، با هم کارتون تماشا میکنن به جولیا و وودی و بقیه...ادامه مطلب
ما را در سایت به جولیا و وودی و بقیه دنبال می کنید
"موهایم شبیه رشتههای ماکارونی شده است. بی شباهت به طناب هم نیست. خیس است و آب ازش چکه میکند. عادت ندارم موهایم را خشک کنم. همیشه آنقدر چکه میکند تا خشک شود. چشمهایم هم میسوزد اما هو کرز؟"
برچسبها: قصه به جولیا و وودی و بقیه...
ما را در سایت به جولیا و وودی و بقیه دنبال می کنید